انتظارت را می کشم...
اعتیاد اورترین مخدر جهان را...
خمار می شوم و چنگ به خیابان که می کشم....
ساقیان ....
دست هایم را...
عطر جا مانده ی دست هایت را...
دفتر شعرهایم را....
عطر پیراهن بلندت را...
دلم را.......
به اتش می کشند...
اینجا بدون تو صبح نمی شود.
یک دم از خیال من نمی روی ...
ای غزال من دگر چه پرسی زحال من...
تا هستم من اسیر موی توام به ارزوی توام..
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوزم......
در سینه هیچ نیست به جز ارزوی تو...
چه تلخ است....
علاقه ای که عادت شود...
عادتی که باور شود...
باوری که خاطره شود....
و خاطره ای که درد شود....
پاکترین هوای دنیا متعلق به لحظه ای است
که دلمان هوای هم را میکند
دوستت دارم
به طرز تازه ای ...
به نامت که فکر می کنم
دستهایم عرق می کنند
با تو که حرف میزنم
انگار با خودم نجوا می کنم ...
ما با هم به بوسه می رسیم
و در هم شدت پیدا می کنیم
بگو بعد از گريستن چه بايد كرد ؟
بعد از شعر چه بايد گفت ؟
حالم را از که بپرسم ؟
دستم را روی کدام دیوار بگذارم برای قلبم بهتر است ؟
اهل ...
هیچ ڪجا نیستم
عاشقم...
وتنـــــــها...
اهل به تو فکر ڪردنم…
اهل دوست داشتن تو…
واین براے تمام مݧ ڪافیست …
من همانم که تویی از همه عالم جانش...
مخاطب بعضی حرف ها...
گوش نیست قلبه....
اگرنشنید اصرار بی فایده است
برکت همیشه پول نیست....
ادمای خوبی که تو زندگیمون وجود دارن...
هم برکت محسوب میشن....
همیشه یادمون باشه
که نگفته ها رو می تونیم بگیم
اما گفته ها را
نمی تونیم پس بگیریم
عشق.....
به قربون صدقه های...
اولش نیست که...
به وایسادنای تا اخرشه ....
درد تو....
به هیچ کسی نگو
..چون معلوم نیست....
کی قراره هیزم بریزه...
داخل اتیشی که تو دلت روشنه.....
بعضی وقت ها شیرها....
روزهای زیادی را گرسنه ...
سپری می کنند....
چون نه مثل کفتار لاشخورند....
نه مثل روباه دزد...
انها شیرند...
لاغر می شونداما...
اصالتشان را از دست نمی دهند..