#نشستی همه چیز از همان شب های کشدار تابستان شروع شد وقتی همسایه جدید طبقه ی بالایی بیخوابی به سرش میزد و نیمه شب میایستاد در بالکن اتاق اش و یک موسیقی را مدام گوش میداد و نگاه از ستاره ها برنمیداشت... آن روزها زندگی برایم جز حالِ یکنواختی چیزی نداشت. ...
#نشستی مردی که ناز و عشوهی زنی در زندگی اش نباشد ... زندگی برایش چه لذتی دارد ؟ مردی که برای قدم زدن در روزهای بارانی اش انگشت های ظریف زنانهای برای بافتن در بین انگشتانش نداشته باشد هوای بارانی و آفتابی برایش چه فرقی میکند؟ چگونه یک مرد میتواند تمام ...
#نشستی می گویند زن دو حرف است و زندگي ست و مـرد این سه حرفی،امنيـت ... و چه مکمل خوبی مي شوند این دو زمانی که مرد،مردان..