جذاب ترین حادثه ی زندگیم رفت....
Nothing matters anymore
با این همه داغی که دلم دیدو تباه رفت..
من این همه غم را به دلم یاد ندارم..
آنا قربان اولوم من سنی چوخ ایستیرم...هارداسان
کلمات همیشه این قدرت را ندارند که آدمهای خیلی خوشحال یا خیلی غمناک را ارضا کنند، زیرا آخرین بیان خوشحالی زیاد و غم زیاد سکوت است..
نه مـیتوانیم بمـیریم، نه مـیتوانیم زنـدگی کـنیم.نه مـیتوانیم هـمدیگر را ببینیم نه مـیتوانیم هـمدیگر را ترک کـنیم.به تنگنای عجیبی افتاده ایم.
یک بار چون هیچ است.فقط یک بار زندگی کردن مانند هرگز زندگی نکردن است.
کتاب بارهستی_میلان کوندرا
بیشتر رنجی که می کشیم نه توسط چالشهای واقعی زندگی
بلکه توسط مشکلات جعلی ای که ذهن تولید کرده است…
عشق نباید آدمی را به گوشه نشینی وادار کند ،
این شیفتگی باید توان پرتاب انسان ، به سوی آرمان های راستین را داشته باشد .