
no
نیمی از دلم را عشق فرا گرفته
و نیم دیگرش را شعر
اما تو
نه عشق را میشناسی و
نه شعر را
از پشت تمام پنجره های
باز و بسته
جستجویت میکنم
اما همیشه در دلم هستی!
@z-as
هوایِ عاشقی با تو،
مثلِ بهار های گیلان
غیرِ قابل پیش بینی است؛
گاه ابری است
گاه بارانی
و گاه طوفانی
آنقدر نوسان دارد...
که با آفتابی شدنِ آسمان
باید ذوق کرد!
درست مثلِ لبخند های کمیابِ تو،
بعد از چند روز دلگیری...!
@z-as
دوست داشتنِ تو در من اینگونه است که، هروقت سعی کردهام فراموشت کنم بیشتر حواسم جمع تو شده، بیشتر از همیشه اعتراف کردهام که هیچکس به اندازهی تو خوب نیست و بیشتر از همیشه برایت نوشتهام.
من از عهدهی هر کاری که ارادهاش را کنم برمیآیم الا دوست نداشتنِ تو! الا ننوشتن از تو! الا سر کردن بدونِ تو!
باید یکی باشد ...
یکی که دزدانه نگاهش کنی
دزدانه راه رفتنش را بپایی
و دزدانه ببوسی اش و محکم بغلش کنی
و در حضورش طعمِ تلخیِ قهوه ات را نفهمی
باید یکی باشد ...
که وقتی دلت برای مداد رنگی های کودکی ات تنگ شد ، به ناخن هایش خیره شوی و سوار بر رنگین کمانی به کودکی ات سفر کنی
باید یکی باشد ...
یکی که حصارِ تنهایی ات را بر هم زند و به تو بگوید که دوستَت دارم
آدم است دیگر
و آدمی به همین دوستَت دارم هاست که زنده است
کی میتونه شبیه تو بشه
تو حتی از خودت زیباتری ...