
دزد خونه همسایمونو زده بود بدو بدو رفتم به جناب سروان گفتم کار آشناست گفت از کجا میدونی؟ گفتم فلش بده سه تا سریال جنایی برات بریزم. تازه کاری؟ بیسیم زد بیان ببرن منو
no
دزد خونه همسایمونو زده بود بدو بدو رفتم به جناب سروان گفتم کار آشناست گفت از کجا میدونی؟ گفتم فلش بده سه تا سریال جنایی برات بریزم. تازه کاری؟ بیسیم زد بیان ببرن منو
همکارم اسم پسرشو گذاشته میشا! گفتم چرا میشا؟!گفت پس چی؟ گفتم چرا گوسفندا نه؟؟چرا گاوا نه؟؟ یه ماهه جواب سلاممو نمیده بی ظرفیت
پسر اصفهانیه به باباش میگه: 5 هزار تومن بده باباش میگه: چی 4 هزار تومن 3هزار تومن میخوای واسه چی بچه های مردم روزی 2 هزار تومن میگیرن با همون هزار تومن کنار میان اونوقت تو از من پونصد تومن میخوای بابای من سیصد تومن به من نمیداد که بخوام دویست تومن به تو بدم...پپ بیا حالا این صد تومن را بگیر... پسره نگاه کرد دید پنجاه تومنه
اعتراف میکنم یه بار تو کوچه سفره افطاری پهن کردن... منو دعوت نکردناز لجم ضبط رو بردم پشت بوم 5دقیقه قبل اذون ،اذون رو پخش کردم
ایشالا حلال کنن
من تحقیق کردم چایی و ساقه طلایی رو اگه باهم بخوری روزه رو باطل نمیکنه چون اثر همدیگه رو خنثی میکنن تا اکتشافات بعدی منتظرم بمونید
بچه که بودم وقتی کاکرو تکل میرفت رو پا سوباسا یه هفته با استرس منتظر بودم که یوخت مصدوم نشه، از اونور یه شوهر خالهم یه مرغ نذر امامزاده کرده بود که لینچان رو نکشن یه مشت تباه دور هم جم شده بودیم
مشاوره تو تبلیغش نوشته در ۲۰ روز هم میشود پزشکی تهران قبول شد، بابا اگه سوالای کنکور با جواباش رو هم به طرف بدی یه ماه طول میکشه حفظش کنه تو ۲۰ روز فوقش بتونی بهش یاد بدی سر جلسه چطور کیک و ساندیس رو بخوره
یه دوستی دارم که دومرتبه طلاق گرفته، چن ماه زندان بوده، بیکار هم هست، به منم پول بدهکاره و الحمدلله سرشار از رذایل اخلاقی. یه کانال زده به اسم سبک زندگی، منم اد کرده
دختره نوشته ۱۹ سالمه بابام هنوز نمیدونه من چه نوع ماستی دوست دارم، یاد خودم افتادم کلاس سوم دبیرستان بودم مادرم به بابام گفته بود پاشو برو ببین پسرت درسش چجوریه؟ بابام اومده بود مدرسه رو پیدا نکرده بود برگشته بود خونه
یه کلاغ و یه فیل سوار هواپیما بودن، کلاغه سفارش چایی میده. چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه تو صورت مهموندار!مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست!
پررو بازیه دیگه” پررو بازی!
... چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده، باز یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه تو صورت مهموندارمهموندار میگه چرا این کارو کردی؟کلاغه میگه دلم خواست! پررو بازیه دیگه، پررو بازی! ...بعد از چند دقیقه کلاغ چرتش میگیره فیل به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه، مهموندار رو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن.قهوه رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه تو صورت مهموندار!مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟ فیل میگه دلم خواست! پررو بازیه دیگه، پررو بازی!..اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش پایین! فیله شروع به داد و فریاد میکنه،..کلاغه بیدار میشه و بهش میگه:آخه فیل گنده ی بی مغز! تو که بال نداری مجبوری پررو بازی دربیاری
سؤال اصفهانیه از حاج آقا : حَج آقا ، می تونم خروسی رو که تو روز عید، جلوی ماشینِ پسرم، برای خونه جدیدم سر بریدم، نذر نوه ام بکنم و به نیت پدری مرحومم ، در سالگرد مادرم ، تو بهزیستی خیرات بکنم؟!؟ حاج آقا : نه، نه، اسرافِس
اینکه من تک پسرم و شیشتا خواهر دارم خیلی جاها برامون دردسر شده مثلا یهبار رفته بودیم خواستگاری، بابام طبق معمول گفت آقا داماد چکارهان؟ گفتم بابا داماد منم
سال پیش دم عید فطر ما گوسفند قربونی کردیم همه با تعجب نگا میکردن بعد فهمیدیم این حرکت واس عید قربانه. هیچی دیگه کلا ازون محل رفتیم
تنها دلیلی که صبح زود بیدار نمیشم اینه که میترسم آدم موفقی بشم و حرف پدرم که گفته بود «تو هیچ پُخی نمیشی» رو زمین بندازم