باور کنید تک تک آدمها زخمی اند.
هرکس درد خودش را دارد،
دغدغه و مشغله خودش را دارد.
باور کنید ذهنها خسته اند،
قلبها زخمی اند، زبانها بسته اند.
برای دیگران آرزو کنیم
بهترینها را، راحتی را.
یاری کنیم همدیگر را تا زندگی
برایمان لذتبخش شود.
آدمها آرام آرام پیر نمیشوند.
آدمها در یک لحظه با یک تلفن،
با یک جمله، یک نگاه، یک اتفاق،
یک نیامدن، یک دیر رسیدن،
یک باید برویم
و با یک تمام کنیم پیر میشوند.
آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند.
آدم را آدم ها پیر میکنند.
سعی کنیم هوای دل همدیگر را
بیشتر داشته باشیم
خاطرات را باید سطل سطل ازچاه زندگی بیرون کشید . . .
خاطرات نه سر دارند و نه ته . . .
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . .
میرسند گاهی وسط یک فکر . . .
گاهی وسط یک خیابان . . .
سردت می کنند ، داغت میکنند . . .
رگ خوابت را بلدند ، زمینت می زنند . . . !
خاطرات تمام نمی شوند . . .
Ali Zand Vakili - Lalaei 128.mp3 · 3.9MB
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن ...
بی نهایت لبخند میزنن !
این لبخند شاید تو نگاه اول
حس گذشت بده
اینکه «هر زخمی زدی ، هر چیزی که گفتی فدای سرت ، من فراموش میکنم »
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن ، زخمارو می شمارن ، حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند میزنن ...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن ...!
انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی
آدم های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت ...!
من بلدم پاییز باشد و ...
آبان هم که رسید
با کوله باری پر از ...
اصلاً "جمعه"ها را
باید از روزهای هفته حذف کرد!
"جمعه"، یک اشتباه محاسبا...
پاییز
وفادار ترین فصل خداست
حافظه ی خیس خیابان های شهر را
همیشه همراهی می کند
لعنتی، هی می بارد و می بارد…
و هر سال
عاشق تر از گذشته هایش
گونه های سرخ درختان شهر را
می بوسد و
لرزه می اندازد به اندام درختان
و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق
برای لمس تن زمین
که گاهی افتادن نتیجه ی عشق است…
گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن...
گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن...
انتهای بعضی فکرهایت نقطه بگذار که بدانی باید همان جا تمامشان کنی
بین بعضی حرف هایت کاما بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی
پس از بعضی رفتارهایت هم علامت تعجب و آخر برخی عادت هایت نیز علامت سوال بگذار
تا فرصت ویرایش هست خودت را هر چند شب یک بار ورق بزن..