لبانت به ظرافت شعر
شهوانيترين بوسهها را
به شرمي چنان مبدل مي كند
كه جاندار غارنشين از آن سود ميجويد
تا به صورت انسان درآيد
و گونههايت با دو شيار مورب
كه غرور تو را هدايت ميكنند
و سرنوشت مرا
كه شب را تحمل كردهام
بي آنكه به انتظار صبح
مسلح بوده باشم
تو کجایی؟
در گستره ی ناپاکِ این جهان
تو کجایی؟
من در پاک ترین مُقامِ جهان ایستاده ام:
بر سبزه شورِ این رودِ بزرگ که می سُراید
برای تو.
من آن دریای آرامم
که در من
فریادِ همه توفان هاست...
#احمد_شاملو
حوصله ات که سر می رود
با دلم،
با دوست داشتنم، بازی نکن!
من در بی حوصلگی هایم
با تو زندگیها کرده ام...
تو را بر گزیدهام
رَغمارَغمِ بیداد.
گفتی دوستات میدارم
و قاعده
دیگر شد.
#احمد_شاملو
و جز اینم هنری نیس ک اشیان تو باشم......
1401/05/13 - 20:10شگفتا
1401/05/13 - 20:18که نبودیم
عشق ما
در ما
حضورمان داد .
......❤
1401/05/13 - 20:20❤
1401/05/13 - 20:21