
چون چشم ندارند #همآوردببینند
همواره بر آنند ڪه #نامردببینند
در ڪوچه یلدایی #تاریخدلت را
چون شب پره خواهند ڪه #ولگردبببنند
از درد و رگ درد مزن دم ڪه #حریفان
خواهند تو را بی رگ وبی درد ببینند
#ڪابوسشگفتی ست ڪه بیراهه نشینان&از راه نپیموده ره آورد ببینند
تا خاطر گلدان لب #طاقچهسبز است&غم نیست اگر باغچه را زرد ببینند
امیدمن آن ست ڪ در آیینه یکروز،چون دیده گشودند کمےمردببینند