عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است، اما هست، هست، چون نیست.
عشق مگر چیست؟ آنچه که پیداست؟
نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آنرو هست، که نیست! پیدا نیست و حس میشود. میشوراند. منقلب میکند. بهرقص و شلنگ اندازی وا میدارد. میگریاند. میچزاند. میکوباند و میدواند. دیوانه به صحرا..!
گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو میجوشد، بیآنکه ردش را بشناسی. بیآنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی!
جای_خالی_سلوچ
محمود_دولت_آبادی
سلاااامم به همهههه چه خبرا دوستان
عشق چه ارزشی دارد وقتی کسی را درست زمانی که بیشتر از همیشه به تو نیاز دارد رها کنی؟
یک شب #دلی به #مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جونونم کشید و رفت
پس کوچههای
#قلب مرا جستجو نکرد
اما
#مرا به عمق درونم کشید و رفت
بر التهاب
#سرد قرونم کشید و رفت
تا از خیال گنگ رهایی
#رها شوم
بانگی به گوش
#خواب سکونم کشید و رفت
مرحم به
#زخم فاجعه گونم کشید و رفت
سلام بر تویی که لایقی حالت خوب باشه
^-^