

(دوست داشتنت) قشنگ....
(عشقت)پر از امنیت...
و(خواستنت)پر از لطافت است....
میخواهمت جان دلم...
با تمام قلبم...
بمان برایم .."تا ابد"
اگر بخواهم راهی سفر شوم، در سفر تنها سرنوشت رنگ و رو رفته ی چیزی را می بینم که بدون سفر دیده بودم.
امواج خروشان سطح اقیانوس هرگز آرامش اعماق آن را به هم نمیزنند،
کسی که متکی به حقایق بزرگ و معنویست، از تغییرات و فراز و نشیبهای زندگی دستخوش تشویش و نگرانی نخواهد شد و آرامش خود را حفظ میکند.
اشخاص متدین، تزلزل ناپذیر و فارغ از دغدغه و تشویشاند و برای انجام هر وظیفهای که روزگار پیش آورد با خونسردی و آرامش، آماده و مهیا هستند.
ابرهای غارتگر دیرزمانی پیروز نخواهند ماند، دیر زمانی صاحب آسمان نخواهند بود و اختران را تنها به ظاهر در کام خود فرو می برند.
شنیدهاید که آسایش بزرگان چیست
برای خاطر بیچارگان نیاسودن
به کاخ دهر که آسایش است بنیادش
مقیم گشتن و دامان خود نیالودن
همی ز عادت و کردار زشت کم کردن
هماره بر صفت و خوی نیک افزودن
ز بهر بیهده از راستی بری نشدن
برای خدمت تن روح را نفرسودن
برون شدن ز خرابات زندگی هشیار
ز خود نرفتن و پیمانهای نپیمودن
رهی که گمرهیش در پی است نسپردن
دری که فتنهاش اندر پس است نگشودن
هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را
یک قدم تا خوشبختی فاصله دارم
اما
کفشهایم پاره و نفسهایم نای رفتن ندارند
بگذار بگریم در حسرت رسیدن