
این قوانین فردی شماست که ناراحتتان کرده است
نه رفتار طرف مقابل
تو را دوست میدارم بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی
آب را که مینوشی ،هوا را که میبلعی
نمیفهمی جیرهبندی چه مکافاتیست
تنها در نبودِ تو بود که فهمیدم
دوست داشتنِ تو مایهی حیات من است.
درب و داغون
خِلَچه
قورت داد
قیط داد
خوش است
خِشن
بیجون - بی رمَق
لَوُز
ناتوان - بیجون
لِزگ
این طرفتر
ای یَلتَر
این طرف / اون طرف
ای یَل / اوُ وَل
آمدی
اَندی
می گوید که
میی گوُ که
برای
سیی
برای ایی
سیی ایی
برای من
سیی مُو
دلم خیلی گرفته
دِلُم فغون کرده
آن طرفتر
اُوَلتَر
پیش من
جَم مو
پاهام درد می کنه
پام نیی
ای چطوره؟
ایی چورن
مال خودم است
مال خومن
خوابم میات
خومن
فردا
صُبا
مگر
مئی
طرف من
لئین مو
قایق موتوری
طَرّاد
صدای بلند
قُرمبه
یه صدای بلندی آمد
یه قُرمبه ای داد
مقدار ناچیزی
یه پلیسی
گریه
گیریخ
سُر خورده -لیز خورده
تُریده
کشان کشان ببرش- که روی زمین کشیده شود
بتُرونش