
من میگم خونه باید یه حیاط بزرگ و دلباز داشته باشه با یه حوضِ بزرگ وسطـش کلی درخت بکاریم و گل تو باغچه اش و کلی ماهی سرخ بندازیم تو حـوض که عطرِ زندگی بپیـچه…که من غروبا چایی دم کنم با هل و دارچیـن و میخک و دامن چیـن چیـن بپوشم بعد بشینم منتظر دلبر تا از سرِکار بیاد و از دستِ پر بودن درُ با پاش ببنده و صدا بزنه”عیال، چاییت دمه؟”
من میگم خونه باید یه حیاط بزرگ و دلباز داشته باشه با یه حوضِ بزرگ وسطـش کلی درخت بکاریم و گل تو باغچه اش و کلی ماهی سرخ بندازیم تو حـوض که عطرِ زندگی بپیـچه…که من غروبا چایی دم کنم با هل و دارچیـن و میخک و دامن چیـن چیـن بپوشم بعد بشینم منتظر دلبر تا از سرِکار بیاد و از دستِ پر بودن درُ با پاش ببنده و صدا بزنه”عیال، چاییت دمه؟”
من میگم خونه باید یه حیاط بزرگ و دلباز داشته باشه با یه حوضِ بزرگ وسطـش کلی درخت بکاریم و گل تو باغچه اش و کلی ماهی سرخ بندازیم تو حـوض که عطرِ زندگی بپیـچه…که من غروبا چایی دم کنم با هل و دارچیـن و میخک و دامن چیـن چیـن بپوشم بعد بشینم منتظر دلبر تا از سرِکار بیاد و از دستِ پر بودن درُ با پاش ببنده و صدا بزنه”عیال، چاییت دمه؟”