
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند. اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان و بیدارمان نکند، پس چرا میخوانمیش؟ که به قول تو حالمان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود. تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند. ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛ مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم، دور از همهی آدمها، مثل یک خودکشی. کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان
سلام ب روی چشم
1398/10/4 - 09:20ممنونم و از همه ی بزرگواریتون سپاسگزارم.
1398/10/4 - 14:50چشماتون بی بلا باشه انشاالله.
لایک
1398/10/4 - 21:35ممنونم عباس آقا
1398/10/4 - 21:49خواهش م خورشید خانم.
1398/10/5 - 00:44