دلتنگت که می شوم به سراغ شعر می روم
تنها جایی که بی دغدغه می توانم
بگویم دوستت دارم و ببوسمت
و هیچ کس نداند که تو
منظور عاشقانه های منی .
ای منظور تمام عاشقانه های من !
بی دلیل، بی اجازه، بی دغدغه
اجازه بده دلتنگت بشن، گاهی مادامی که همیشه در دسترس باشی دیگه بهت اهمیت نمیدن بخاطر اینکه فکر میکنن همیشه میمونی.
عشقم نمیدونی چقدر دلتنگتم
کسی رو پیدا کن که نترسه از این که اعتراف کنه دلتنگت شده
کسی که تو هر شرایطی برات احترام قائل باشه
کسی که با وجود همه نَقصهات بازم دوستت داشته باشه و باهات خوب رفتار کنه
کسی که بزرگ ترین ترسش از دست دادن تو باشه
کسی که بگه "دوستت دارم" و اینو از ته قلبش گفته باشه و اثباتش کنه
کسی که معتقده ترک کردن و تسلیم شدن جزو گزینهها نیست.
دلتنگت هستم
یادم بده چگونه ریشه های عشق را درآورم
یادم بده چگونه اشکهایم را تمام کنم
یادم بده چگونه قلب می میرد و اشتیاق خودکشی می کند؟
اگر پیامبری از این جادو، از این کفر رهایم کن
عشق، کفر است پس پاکم کن بیرونم بکش از این دریا که من شنا نمی دانم!
موجی که در چشمانت جاریست مرا به درون خود می کشد.
دوروز دیگه مونده ب سالگرد مردمیدان
خوشا بحالت
در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سالگرد توشد و تو چقد دوست داشتی حصزت رو
گاهی سکوت می اموزد…..
بودن همیشه در فریاد نیست..
اسطوره شدن یعنی….
در عین رفتن بمانی….
یعنی باشی یا نباشی….
دوستت داشته باشند…
و دلتنگت شوند…!!
باید بروم...
دلتنگ که شدی
گلدان کوچک پشت پنجره را ببوس!
من، یک روز که خیلی دلتنگت بودم
دلم را همانجا خاک کردم...
پس از تو دنیا عینکی به چشمانم آویخته که جای شیشه، عکس تو روی آن قاب شده است. به هر کجای زندگی که نگاه میکنم تنها تورا میبینم. هرگاه بیادم افتادی به آسمان صاف در شب نگاه کن من به نهایتِ ستارگانِ شب دلتنگتم.
گاهی نرسیدن تو را عاشق تر میکند …