سکوت کن بگذار انسان ها تا انتهای قضاوت اشتباهشان نسبت به انچه هستی بروند
بگذار نیت های تو را اشتباه بگیرند
تنها نگاهشان کن بخند و عبور کن
مگر چه اهمیتی دارد درست شناخته شدن
در اذهان دیگران وقتی انها از درونت بی خبرند
چه فرقی میکند تو را فرشته خطاب کنند یا شیطان
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش
شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی
و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن
چون شاید هیچ وقت هیچ کس تورو انداره اون دوست نداشته باشه
از من
عبور می کنی و دم نمی زنی
تنها دلم خوش است که
شاید ندیده ای
کوچه ای بی عبورم ،شبی بی مهتاب…
درد چون هواست و به ناچار میکشم نفس….
قورت داده ام زمستان را
یخ بسته دلم…
گیر کرده ام در خلوت ِ خاموش و جا مانده ام در فصلی که عشق
راهش از من جدا گشت…
دیگر مرا
نمیشناسد آن آشنای دور…
آفتاب آرزوهایم را
ربوده فلک
دیگر
تابشی نیست
این دلِ یخ بسته
بهارش را خاک کرده اند….
هفت شهر عشق.....
شـهـــر اول : نگاه و دلربايي
شــهــر دوم : ديدار و آشنايي
شهر ســـوم : روزهاي شيرين و طلايي
شهر چهـارم : بهانه،فکر،جدايي
شهر پنجـــم : بي وفايي
شهر ششم : دوري و بي اعتنايي
شهر هفــتم : اشک،آه،تنهايي
گاهی برای بهتر شدن باید از بدترین شرایط عبور کرد.
غریبه در حال عبور از جاده ای بی انتها بود و زیر لب با خود می گفت :
جاده ی بیچاره ، تو هیچوقت معنای عشق را نخواهی فهمید ، و جاده در دل خود می گفت :
لعنت به این عشق ، سال هاست که با التماس زیر پای تو افتاده ام
و برای برگشتت جاده شدم ولی تو هرگز نفهمیدی
صدای پای تو آمد؛
خیال کردم باد
عبور میکند از روی پردههای قدیمی ...
ارزش رفیق آنقدهست که برایش پل عبورشوم حتی اگرنگاهش به زیرپایش نیفتد
چه بخواهیم چه نخواهیم
باید از کوچه های زندگی عبور کنیم،
گاهی تلخ، گاهی شیرین
عبورها می سازند کوچه های زندگی ما را
در میان دست هایت عشق پیدا می شود
زیر باران نگاهت نسترن وا می شود
با عبور واژه ها از گوشه ی لب های تو
مهربانی های قلبت خوب معنا می شود…
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ می گذرد،
ﻋﺎﺷﻖ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ
ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻋﺒﻮﺭ می کنند
ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ می شوند...
سلام تشکر همچنین برای شما
1400/09/1 - 08:09سلام صبحت بخیر ممنونم
1400/09/2 - 07:29