پرسند رفیقان من از حال دلم!
آن دل که مرا نیست
چه دانم حالش...
انسانی که با سکوت دمخور نشود
نمیتواند که با عشقِ من حرفی بزند
کسی که با چشمش “باد” را نبیند
چگونه میتواند کوچم را درک کند؟!
کسی که به صدایِ سنگ گوش نسپارد
تنها هنری که یک زن باید بلد باشد
این است که
بلد باشد کاری کند که
یک مرد
هر صبح
به عشقِ دیدنِ وبوسیدن او
صبحَش را آغاز کند
باور کنید
هر زنی این هنر در وجودَش نیست ...
سحر خیز تر از من عشقِ تو است؛
که هر صبح زودتر از من بیدار می شود
وَ تا آخرِ شب چشم روی هم نمی گذارَ
من کجا، باران کجا و راه بىپایان کجا
آه این دل دل زدن تا منزل جانان کجا
اى حریر از شانههایت ریخته تا راه من
عطر خوبت را بگو آخر کنم پنهان کجا
من غریق رودهاى خفته در نام توام
مرغ دریایى کجا و بیم از طوفان کجا
هرچه کویت دورتر، دل تنگتر؛ مشتاقتر
در طریق عشقبازان، مشکل آسان کجا؟
عاالی کتی جااانم

1401/04/4 - 19:09به آفتاب کاری ندارم!
سایه ات همیشه
روی زندگی ام باشد کافیست..
نگین جونم
1401/04/5 - 11:27عالی که خودتی عزیزم...
1401/04/5 - 11:32عشقِ تو مثل هوای دَم صبح است؛
تازه اَم میکند..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم،
کافیست ریهاَم را
از دوست داشتنت پُرکنم...!♥️
تمام دوستت دارم هاى
♥️♥️
1401/04/5 - 20:37دنيا را هم كه جمع كنند باز تو را
يک جور ديگرى "دوست دارم"..
♥️♥️
1401/04/5 - 23:03