

اینم هنرمند شهرمون دیده رفیقش غمگینه و رفته تو لاک خودش، جواب کسی رو نمیده ، رفته جلوی خونش براش میخونه
ادم خوبی باش ولی برای چیزایی که بهت حس خوب میدن!
لبخند بزن، وقتی که دلیل لبخندت خودتی
شاد باش، وقتی که همه غمگینن.
فریاد بزن، وقتی که سکوت تو رو به سمت شکست خوردن میبره.
سعی نکن، تو *باید* همون ادمی باشی که از تمام سختی ها گذشت و به پاداشش رسید.
من از جهانی دگرم من از جهانی دگرم ساقی از این عالم واهی رهایم کن
نمی خواهم در این عالم بمانم بیا از این تن آلوده و غمگین جدایم کن
من به تو مربوطم
طوری که اندوه به شب
طوری که صدای بنان به حاشیه غروب
طوری که آن قناری زرد غمگین به شاملو
بیآنکه هیچکدام
دلیل قانعکنندهای داشته باشیم..
به خاطر آور كه آن شب به برم-گفتی كه بی تو ز دنیا بگذرم-كنون جدایی نشسته بین ما-پیوند یاری شكسته بین ما
گریه می كنم با خیال تو به نیمه شب ها-رفته ای و من بی تو مانده ام غمگین و تنها-بی تو خسته ام دل شكسته ام اسیر دردم
خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری
لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری
زندگی یک چمدان است که می آوریش-بار و بندیل سبک می کنی و می بریش
خودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم-دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

9 ساعت قبل
9 ساعت قبللایکی ک
9 ساعت قبللایک به وجودت
7 ساعت قبللایک یاسی جان
6 ساعت قبل