رفته ای و من هر روز به موریانه هایی فکر می کنم که
آهسته و آرام گوشه های خیالم را می جوند
تا بی خیال نشده ام برگرد !
سنگدل ، دوریِ محبوب ، چه می داند چیست ؟
زیر سر ، بالشِ مرطوب ، چه می داند چیست ؟
گفت : این راهِ جنون است نرو عاقل باش !
"کور و کر" ، فرقِ بد و خوب ، چه می داند چیست؟
دست ؛ معتاد ، دلم تنگ ، لبانم ؛ آتش
تن من ، طاقتِ ایّوب ، چه می داند چیست ؟
محوِ چشمان تو با منظره ها بیگانه است
مستِ موهای تو مشروب ، چه می داند چیست؟
آتشِ فتنه به پا کردی و رفتی به کنار
روح خونسرد تو آشوب ، چه می داند چیست ؟
شعلهٔ شوق تو را می کُشم و مجبورم
دلِ آرام تو سرکوب ، چه می داند چیست ؟
ظاهراً خوبم و در عمقِ خودم می پوسم
موریانه ، تَپِشِ چوب ، چه می داند چیست
ڪم مانده است #ریزشڪنم بر سر #موریانههایی ڪه از گسل
چند جمله زیبا....
قله ای که چند بار فتح شود؛ بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود !
مواظب دلت باش..
گاهی لب های خندان بیشتر از
چشم های گریان”درد”می کشند ..
“پایِ “معرفت که میاد وسط
“دستِ “خیلیا کوتاه میشه. .
وقتی حرف راست میزنید
فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند
که تمام زندگیشان بر دروغ استوار است ..
یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت..
اگه خودتو بگیری میندازنت !
مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم
اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند :
معذرت میخوام ..
مزرعه را موریانه خورد،
ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم
آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار
نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند ..
دارم جَویده میشوم
میانِ آروارههای سمجِ موریانهای
که جا گذاشتهای در سرم
مزرعه را موریانه خورد،
ولــــے ما برای
گنجشک ها مترسک ساختیم . . .
لعنت به حماقت....!!!!