دشنه ات را از سینه ام بیرون بکش
بگذار زندگی کنم
عطر تنت را از پوستم بگیر و
بگذار زندگی کنم
بگذار با مردی تازه آشنا شوم که
نامت را از خاطرم پاک کند
دستان حلقه شده دور گلویم را بگشاید
خسته بر شنزار سینه ات خم می شوم
این کودک از زمان تولد تاکنون نخوابیده است //
به من بیاموز
که قلب چگونه می میرد و دلتنگی خود را می کشد
دلتنگت هستم
یادم بده چگونه ریشه های عشق را درآورم
یادم بده چگونه اشکهایم را تمام کنم
یادم بده چگونه قلب می میرد و اشتیاق خودکشی می کند؟
اگر پیامبری از این جادو، از این کفر رهایم کن
عشق، کفر است پس پاکم کن بیرونم بکش از این دریا که من شنا نمی دانم!
موجی که در چشمانت جاریست مرا به درون خود می کشد.
تو را در روزگاری دوست دارم که عشق را نمیشناسند.

ای آنکه آنچنان دوستت داشتم که عشق آتش گرفت!
مرا دوست بدار...!
#نزار-قبانی
عشق یگانه ام گریه نکن !!! اشک هایت می خراشد روحم را در دنیا چیزی ندارم جز چشم های تو و غم های خویش ...#نزار-قبانی
{maxHeight:500});" target="_blank" rel="nofollow">
ممنونم سعید
1401/04/13 - 10:07

1401/04/13 - 11:16مرسی از حضورت
1401/04/13 - 11:17