تمام چیزهای دور و برمان در حال انفجار است، امّا هنوز کسانی هستند که به یک قفل شکسته اهمیت میدهند و دیگرانی که از سر وظیفهشناسی سعی در تعمیر آن دارند.
شاید درست هم اینطور باشد.
شاید کار کردنِ وظیفهشناسانه و صادقانه برای همین چیزهای کوچک، راهی است عاقلانه که در این دنیای رو به زوال دوام بیاوریم.
???? سامسای عاشق
✍???? #هاروکی_موراکامی
همه چیز روزمره عوض میشود...
هر روز با طلوع صبح، دنیا رنگ عوض میکند.
آدم هم دیگر آن آدم سابق نیست.
پیرمرد جواب داد: " من هم باید ترک کنم. من هر روز فقط دو نخ سیگار می کشم،
برای همین نباید زیاد سخت باشد.
اما می دانی، رفتن به مغازه برای سیگار خریدن و آمدن به این جا برای سیگار کشیدن،
خودش کمک می کند وقت بگذرد.
من را به تحرک وا می دارد و نمی گذارد زیاد فکر کنم."
گفتم: " یعنی می گویید برای سلامتی تان سیگار می کشید. "
پیرمرد با نگاهی جدی گفت: " دقیقاً."
کجا ممکن است پیدایش کنم
#هاروکی_موراکامی
گفت: این روزها، کمی افسرده به نظر می رسی.
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نیمه شب ها، زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام.
چه طور توانستی این کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد.
ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفید کننده
برای هر کسی، یک اسم در زندگیاش هست که تا ابد هر جایی آنرا بشنود، ناخودآگاه برمیگردد به همان سمت؛ یا از روی ذوق، یا از روی حسرت، یا از روی نفرت...
هاروکی_موراکامی
من فکر می کردم
سالها باید یکی یکی سپری شوند
تا هر بار آدم
یک سال بزرگ تر شود
اما این طور نیست،
این اتفاق یک شبه رخ می دهد...!