-گرمت نیست؟
+خونه رو هم آتیش بزنی من لباسامو در نمیارم
(منو دوس دخترم)
بابام ازم پرسید گرمته؟؟
فک کردم فاز مهربونی برداشته میخواد کولرو روشن کنه، گفتم آره خیلی گرم شده
گفت ما هم سن شما بودیم جواب بزرگترمون رو نمیدادیم گم شو بیرون
یارب دولت به خزان دادی ثروت به خران دادی پس ما به تماشای جهان آمده ایم
چندیست که سردمشده دوراز دم گرمت
بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی...!
من چنان
محو سخن گفتن گرمت بودم
که تو از هر چه که دم میزدی
آن دم خوش بود...
خبر خوب این است که روزی کسی میاید…
در میان روزهای خاکستری تان
دست هایتان را خواهد گرفت؛
گرمتر…
حال من
دماسنـــج حال توست
وقتی خوبی
گرمتریڹ آغوشها را در آستین دارم
همیشه در خیال من...
ز شعله گرمتر...
"تویی"
چه گرم دوست دارمت.. ❤️
گفت: «چَشمها گواهاند.
و تو، بیش از حَد رنج کشیدهای..!»