مرا ببوس ...
جوری که شکوه بکرِ ابرهای کوهستان را توی دستانم لمس کنم ...
چشمانم را ببندم ، گم شوم ... و خودم را در سکوتِ کویر ، میانِ گرمایِ آغوشِ تو پیدا کنم ،
مرا ببوس ...
آنقدر عمیق ، که تمامِ جانم مست شود ،
اشک شوق از چشمانم بریزد ،
و گونه هایم از شدت عشق تو ، تب کند ... !
مرا جوری ببوس ؛
که زمان ، میانِ التهابِ لب هایت متوقف شود ،
و من ... تا ابدِ همین ثانیه ، متعلق به تو باشم ...
می خواهم در انقلابِ بوسه ات ، منهدم شوم ،
پیکرِ بی جانم را میانِ امنیتِ بازوانت رها کنم ،
تو مالکِ تمامِ جانم باشی ،
و من ... سهمِ مطلقِ لب های تو ...
من برایِ حل شدن در تو آماده ام ...
مرا میانِ استحکامِ بازوانت بپیچ ،
و بدونِ هیچ مراعات و بهانه ای ؛
به اندازه ی تمامِ ثانیه های نبودنت ؛
ببوس ...
بسیار زیباا
1398/11/23 - 19:46 ·عاشق پستاتم داداش مهدی
1398/11/23 - 19:54 ·مرسی سعید خان
1398/11/23 - 20:28 ·پستایه منم عاشق تو هستن سحری
1398/11/23 - 20:29 ·پستات ولنتاین برام کادو میگیرن؟
1398/11/23 - 21:46 ·دوس دخترم ازم کادو نمیگیره
1398/11/23 - 21:49 ·توقع داری پستام بگیره
اخه پستات عاشقمن
1398/11/23 - 22:04 ·
1398/11/23 - 22:20 ·