برفی که میبارید مـن بودم
تـو را احاطه کردم
در برت گرفتم
گونه هایت را نوازش کردم
شانه هایت را بوسیدم
و پاره پاره ریختم
پیش پای تـو
بر مـن پا گذاشتی
برفی که میبارید مـن بودم تـو را احاطه کردم در برت گرفتم گونه هایت را نوازش کردم شانه هایت را بوسیدم و پاره پاره ریختم پیش پای تـو بر مـن پا گذاشتی کوبیده تر سخت تر محکم تر شدم تابیدی بـه مـن آب شدم
برفی که میبارید مـن بودم
1400/10/11 - 21:56 ·تـو را احاطه کردم
در برت گرفتم
گونه هایت را نوازش کردم
شانه هایت را بوسیدم
و پاره پاره ریختم
پیش پای تـو
بر مـن پا گذاشتی
کوبیده تر سخت تر محکم تر شدم
تابیدی بـه مـن
آب شدم