فاصله ات را بامن رعایت کن! من بی جنبه تر از آنم که در برابر وفور عطر تو مقاومت کنم و تو را تا آخرین جرعه سر نکشم! از یک فاصله که نزدیک تر می شوی ناخودآگاه دستهای قلبم به رویت آغوش وا می کنند و همه چیز در من ،از نو آغاز می شود... فاصله را که بر می داری دنیا در برابر زیبایی تو مات می شود و ترس بَرَم می دارد که نکند غرورم تاب نیاورد و درون ویرانم برایت پدیدار شود. شکنجه گر! برای غرورم هم که شده فاصله ات را با من رعایت کن!